Web Analytics Made Easy - Statcounter

یکی از مهمترین مسائلی که بر چگونگی مواجهه کودک با شرایط تاثیر می‌گذارد، روش مطرح کردن موضوع با فرزندان است.

لیلا سادات، روان شناس کودک و نوجوان دراین‌باره می‌گوید: «باید میان دلایل از دست دادن والدین تفاوت قائل شویم. برخورد و احساس کودکان در زمانی که با مرگ، والدین خود را از دست می‌دهند با زمانی که والدین از هم جدا می‌شوند یکسان نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

این‌روانشناس کودک و نوجوان می‌افزاید: «در هر یک از این موقعیت‌ها احساسات کودک متفاوت است. زمانی که کودک پدر یا مادر خود را از دست داده، احساساتش مانع واقع‌بینی او می‌شود و ممکن است ازدواج مجدد والد خود را به بی‌وفایی و سنگدلی تعبیر کند. در این مواقع آشنا کردن کودک با واقعیات زندگی و مشکلات خانواده‌های تک والد آسان نیست، اما اگر پدر یا مادری که قصد ازدواج مجدد دارد، در زمان فقدان همسرش همدردی خود با فرزندش را به خوبی نشان دهد، واکنش منفی کودک کاهش پیدا می‌کند.»

بیشتربخوانید

برای «ازدواج مجدد» محکم کاری کنید

سادات توضیح می‌دهد: «باید کودک اطمینان پیدا کند که حضور همسر جدید شما احساسات‌تان نسبت به همسر قبلی‌تان را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد و شما در هر شرایطی دلتنگ همسر مرحوم خود هستید، اما برای سر و سامان دادن زندگی خود و فرزندتان باید از شخص سومی کمک بگیرید که این شخص سوم همسر تازه شما است. در این مواقع اگر بتوانید کودکتان را قانع کنید که همسر مرحوم شما نیز با بهبود شرایط زندگی فرزندش آرامش پیدا می‌کند، تصمیم‌تان را راحت‌تر می‌پذیرد.»

سادات توصیه می‌کند کودک پیش از ازدواج مجدد والدش با همسر جدید او آشنا شود و در مکان‌های شادی مانند شهر بازی لحظاتی را با هم بگذرانند. این‌روانشناس کودک و نوجوان معتقد است در مواقعی که طلاق باعث جدایی والدین شده، کودک با مقاومت بیشتری ازدواج مجدد والدش را می‌پذیرد. سادات توضیح می‌دهد: «در این مواقع اهمیت زیادی دارد که نزد کودکتان از همسر گذشته خود با احترام یاد کنید و فرزندتان احساس کند شما نسبت به همسر سابق خود حس نفرت ندارید. نیازی نیست به داشتن عشق و علاقه نسبت به همسر سابقتان تظاهر کنید، اما هرگز همسر سابق و جدیدتان را نزد کودکتان با هم مقایسه نکنید و از اطلاق القاب و صفت‌های نامناسب به همسر سابق‌تان بپرهیزید.» او کمک گرفتن از افراد معتمد کودک مانند معلم، مادربزرگ و یا استفاده از مشاور را در متقاعد کردن کودک موثر می‌داند.

منبع: همشهری

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: روانشناسی کودک و نوجوان ازدواج مجدد ازدواج مجدد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۵۱۰۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم

به گزارش خبرآنلاین چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

روزنامه ایران نوشت: در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.
به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.
قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!
ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.
بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.
چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.
قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟
آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.
آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.
ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.
قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901198

دیگر خبرها

  • بحران کودک‌همسری در آمریکا
  • پرداخت ۵.۶ همت تسهیلات ازدواج و فرزند آوری در سالجاری
  • پرداخت ۵.۶ همت تسهیلات ازدواج و فرزند آوری در سال جاری
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • پرداخت بیش از ۵.۶ همت تسهیلات ازدواج و فرزند آوری از ابتدای سال تاکنون
  • بانک‌ها بیش از ۵.۶ همت وام ازدواج و فرزند پرداخت کردند
  • سیاست‌های مشوق جمعیتی دولت در فرهنگ جوانی جمعیت اثرگذار است
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • مادر دیانا به قتل فرزند بیمارش اعتراف کرد
  • جزئیات تسیهلات ازدواج و فرزندآوری